شنبه, 7 ژوئن, 2025
تماس با ما
درباره ما
تقویم ایرانی...

Shahrvand Dallas
Advertisement
بی نتیجه
همه نتایج جستجو
  • خانه
  • اخبار و گزارش
    • اخبار و گزارش
    • تجارت و کسب و کار
    • تکنولوژی
    • جهان
    • سیاست
    • علم
    • آمریکا
  • مقالات
  • ودیو
  • فرهنگ
    • فرهنگ
    • داستان
    • ادبیات
    • شعر
    • طنز
    • فیلم
    • موسیقی
    • نقاشی
    • هنر
  • گوناگون
  • رویدادها
  • تماس و اشتراک
    • تماس و اشتراک ایمیل
    • درباره شهروند
    • آرشیو مطالب
  • نیازمندیها
  • آگهی ها
بی نتیجه
همه نتایج جستجو
  • خانه
  • اخبار و گزارش
    • اخبار و گزارش
    • تجارت و کسب و کار
    • تکنولوژی
    • جهان
    • سیاست
    • علم
    • آمریکا
  • مقالات
  • ودیو
  • فرهنگ
    • فرهنگ
    • داستان
    • ادبیات
    • شعر
    • طنز
    • فیلم
    • موسیقی
    • نقاشی
    • هنر
  • گوناگون
  • رویدادها
  • تماس و اشتراک
    • تماس و اشتراک ایمیل
    • درباره شهروند
    • آرشیو مطالب
  • نیازمندیها
  • آگهی ها
Shahrvand Dallas
Shahrvand Dallas
بی نتیجه
همه نتایج جستجو

داش آکل و مرجان- عزی لطفی

دوشنبه, 4 دسامبر, 2023
در داستان, فرهنگ
داش آکل و مرجان- عزی لطفی

داش آکل و مرجان

 

عزی لطفی

«این داستان با الهام از داش آکل داستان ماندگار زنده یاد صادق هدایت و در ادامه آن است.»

هفت سال از مرگ حاجی صمد می‌گذشت. مرجان چهار ده ساله، و پسر بزرگ حاجی هفده ساله شدند. مرجان روز به روز زیبا ترمیشد. عشق اووجود داش آکل را در آتش افکنده بود. برای التیام این درد جانسوز، از صبح تا غروب مشغول کار پر مسئولیت برای خانواده حاجی بود. رجز خوانی‌های کاکا رستم برای او، بی اهمیت شده بود. کاکا رستم در چشم او کودکی لجباز بود که بی هوده بالا و پایین می‌پرید. داش آکل دیگر به قهوه خانه نمی‌رفت. محیط قهوه خانه بدون داش آکل سوت و کور بود. شاگرد قهوه چی همیشه آرزو داشت که روزی بتواند به سمت شاگردی داش آکل در آید. گاهی به دیدن داش آکل می‌رفت و این بار شاگرد قهوه چی بود که از دست داش اکل چایی می‌گرفت. مرجان وارد دوره بلوغ می‌شد و داش آکل تنها مردی بود که در خانه حاجی رفت و آمد داشت. وقتی داش اکل به منزل حاجی می‌رفت، مرجان خود را از نگاه داش آکل دور نمی‌داشت. به هر بهانه و به هر طریق نیم نگاهی نثار داش آکل می‌کرد. و تب سوزان عشق را در جان او شعله ور تر می‌کرد. در درون داش آکل غوغایی به پا بود. ولی آرام و بی خیال خانه حاجی را ترک می‌کرد. برای او مهم نبود که در گوشه و کنار شهر مردم نگاه‌های چپ به او می‌کردند. برایش بسیار اهمیت داشت که خدای نکرده خانواده حاجی سر زبانها بیفتد. باید به هر شکل که شده به این وضع پایان می‌داد. چند شب تا صبح بیدار ماند. عشق مرجان وشرمندگی این راز بزرگ او را در خود مچاله کرده بود. ندیدن مرجان اورا، نابود می‌کرد، اما به خاطر مرجان باید از خود می‌گذشت. تصمیم گرفت که از زیر بار مسولیت حاجی در بیاید. در این صورت دیگر بهانه‌ای نخواهد داشت که به منزل حاجی برود و خدای نا کرده برای مرجان محبوبش درد سری درست کند. اما ….. اما این تصمیم برایش از هر زهری تلخ‌تر و کشنده‌تر بود. فردای آن روز با پایی لرزان و دلی پر خون به منزل حاجی صمد رفت با پسربزرگ حاجی موضوع را در میان گذاشت، واو را راضی کرد و در حضور امام جمه و دو نفر شاهد مطمئن تمام حساب و کتابها را تحویل داد.

  باری سنگین از دوش داش اکل بر داشته شده بود، اما قلبش چنان سنگینی می‌کرد که تاب راه رفتن نداشت. او دیگر مرجان را نمی‌دید، میباست یاد و خاطر مرجان را از سر بیرون کند. مدتی در کوچه‌ها سرگردان بود. هوا تاریک می‌شد. بیخوابی چند شب گذشته رمق از وجود او برده بود و چشمانش را کم نور کرده بود. هوا رو به تاریکی می‌رفت. داش آکل در کوچه‌های شهر تلو، تلو خوران راهش را به طرف محله سر دزدک کج کرد. می‌خواست که ساعتی را در میدانگاه به یاد گذشته بگذراند. خود را به میدانگاه رسانید. همه چیز تغیر کرده بود. داش اکل مدت‌ها بود که به این محل نیامده بود. کاکا رستم شب و روز آنجا پلاس بود و جولان می‌داد. شاگرد قهوه چی دل خوشی از کاکا رستم نداشت اما بلاجبار برای رفتن به خانه هر شب باید از این مسیر می‌گذشت. آنشب همانطور که شاگرد قهوه چی به سرعت از آن محل می‌گذشت. ناگهان چشمش به داش آکل افتاد. شتابان جلو رفت، از دیدن داش آکل، گل ازگلش شگفت و قدم‌ها را تندتر کرد که ناگهان متوجه شد کا کا رستم در چند قدمی پشت سر داش آکل به آنها نزدیک می‌شود. کاکا رستم از دیر باز کینه داش آکل را به دل داشت و همیشه بدنبال فرصتی بود که تلافی کند. داش آکل در رویای مرجان بود. و حضور شاگرد قهوه چی را متوجه نشد. کاکا رستم در یک چشم به هم زدن از پشت به داش آکل حمله ور شد، شاگرد قهوه چی تا به خود آمد، داش آکل را غرق در خون به روی زمین خوابیده یافت کاکا رستم از میدان به در شد. از فریادهای شاگرد قهوه چی مردم از هر گوشه به طرف داش آکل و شاگرد قهوه چی هجوم بردند. کار از کار گذشته بود، دشنه کاکا رستم از پشت در قلب داش اکل کار خود را کرده بود. غوغایی بر پا بود هر کس به طرفی می‌دوید. زن‌ها از زیر چادرضجه می‌زدند و مردها بر سر می‌زدند. داش آکل، محبوب همه اهالی شیراز بود. او پدر بود، برادر بود و دستگیر ناتوانان بود. موج مردم بیشتر و بیشتر می‌شد. داش آکل چنان در رویای عشق مرجان غرق بود که شاید درد دشنه کاکا رستم را هم حس نکرد. با عشق مرجان در بغل شاگرد قهوه چی و در میان انبود طرفداران جان سپرد. خانواده حاجی صمد داغ دار شد. و اما مرجان که در دل می‌دانست دروجود داش آکل چه می‌گذرد داغدارترین شد. روزها گذشت. شهر در سکوت عزای داش آکل به خواب رفته بود. از روز قتل هیچکس کاکا رستم را ندید. انگار که کاکا رستم آب بود و در زمین فرو رفت. هرگز هیچ نشان و اثری ازاو پیدا نشد. مرجان روز به روز ضعیف‌تر می‌شد به حدی که به بیماری مرموزی گرفتار شد. بیماری او را از پای در میاورد. خانواده حاجی و امام جمعه هرآنچه به عقلشان می‌آمد برای مرجان انجام می‌دادند. از دوختن دعا درآستر پیراهن‌های مرجان، و هر آنچه جوشانده در شهر وجود داشت به خورد او می‌دادند. اما همه بی اثر بود او دیگرحتی از جای خود نمی‌توانست بلند شود. مرجان زیبا به اسکلتی بی جان تبدیل می‌شد. حتی آب را هم با زور در دهان او می‌ریختند. سپیده سر زده بود سه ماه از مرگ دل خراش داش آکل می‌گذشت. مرجان با تنی نحیف و یکدنیا راز در بغل مادر جان سپرد.

عزی لطفی

برچسب: داستان
ارسالاشتراکاشتراک
Shahrvand Magazine

نوشتار های مشابه

«شاخ  »، داستانی از  مادح نظری
داستان

«شاخ »، داستانی از  مادح نظری

سه‌شنبه, 5 مارس, 2024
17
«شاخ  »، داستانی از  مادح نظری
داستان

«آیه‌ها »، داستانی از  انوشه رحیمی

یکشنبه, 3 مارس, 2024
9
داستان

«ماه طلا »، داستان کودکان، سولماز سلیمان‌زاده

پنج‌شنبه, 29 فوریه, 2024
52
داستان

«عدد π»، داستانی از آریو فرخ پژوه

پنج‌شنبه, 29 فوریه, 2024
7
«ترافیک بعدازظهر»، داستانی از مهنوش ریاحی
داستان

«ترافیک بعدازظهر»، داستانی از مهنوش ریاحی

شنبه, 24 فوریه, 2024
37
«توی پستو»، داستانی از آذر نوری
داستان

«توی پستو»، داستانی از آذر نوری

شنبه, 6 ژانویه, 2024
75
بارگیری بیشتر
مطلب بعدی

دفتر نقاشی - شعری از پری حقیری

برچسب‌ها

America (5) coronavirus (21) covid-19 (19) Law (17) video (13) آمریکا (10) آژانس (4) آگهی ویژه (9) اتحادیه‌ی اروپا (6) اعتراض (26) اعصاب و روان (5) اقتصاد (8) انقلاب (5) ایران (63) بیماری (9) جامعه (5) جمهوری اسلامی (7) جنگ (4) جهان (4) حقوق بشر (11) حقوق زنان (7) داستان (51) دفتر حقوقی (4) دکتر (5) رستوران (5) زن (5) زن-زندگی-آزادی (13) زنان (7) زندانیان (6) سرمایه‌داری (4) سلاح هسته ای (6) سلامتی (18) سیاست (50) شعر (11) قانون (14) مالیات (5) مبارزه (4) مشاور املاک (11) موسیقی (4) نقاشی (5) هنر (5) ویدیو (14) ویروس (12) کرونا (19) یوگا (4)
  • روند بازدید مطالب
  • Comments
  • جدیدترین مطالب
ممنوعالخروجی خانواده همسر علی کریمی در ایران؛ افشای اسناد محرمانه اطلاعات سپاه

ممنوعالخروجی خانواده همسر علی کریمی در ایران؛ افشای اسناد محرمانه اطلاعات سپاه

چهارشنبه, 17 می, 2023

سوپرمارکت و رستوران شهرزاد

پنج‌شنبه, 10 فوریه, 2022
شورتک‌ها  – داستانی از مریم صدیق

شورتک‌ها  – داستانی از مریم صدیق

یکشنبه, 30 جولای, 2023

دکتر فریبا پژوهی،‌ متخصص زنان و زایمان

پنج‌شنبه, 10 فوریه, 2022

به اندازه یک پاکت سیگار- داستانی از علی شباب

دیوار-داستانی از سامانتا بهادری

نغمه نی – شعری ازمحمد بحرانی

اشعاری ازسهیلا بحرانی شریف

ناتو بزرگترین رزمایش خود از زمان جنگ سرد را با ۹۰ هزار سرباز برگزار می کند

ناتو بزرگترین رزمایش خود از زمان جنگ سرد را با ۹۰ هزار سرباز برگزار می کند

پنج‌شنبه, 4 آوریل, 2024
«شاخ  »، داستانی از  مادح نظری

«شاخ »، داستانی از  مادح نظری

سه‌شنبه, 5 مارس, 2024
«شاخ  »، داستانی از  مادح نظری

«آیه‌ها »، داستانی از  انوشه رحیمی

یکشنبه, 3 مارس, 2024

«ماه طلا »، داستان کودکان، سولماز سلیمان‌زاده

پنج‌شنبه, 29 فوریه, 2024

به ما بپیوندید

برای دریافت اخبار و اطلاعات، میتوانید بسادگی در زیرعضو لیست ایمیلی ما بشوید. اگر مایل به لغو اشتراک هستید، گزینه لغو اشتراک را انتخاب کنید

لیست نوشتارهای اخیر

ناتو بزرگترین رزمایش خود از زمان جنگ سرد را با ۹۰ هزار سرباز برگزار می کند

«شاخ »، داستانی از  مادح نظری

«آیه‌ها »، داستانی از  انوشه رحیمی

«ماه طلا »، داستان کودکان، سولماز سلیمان‌زاده

«عدد π»، داستانی از آریو فرخ پژوه

سوئد: یک شهروند ایرانی-سوئدی بالای ۶۰ سال در ایران بازداشت شده است

اوپک: نفت ایران در سال ۲۰۲۳ با ۱۷ درصد افت قیمت فروخته شد

«ترافیک بعدازظهر»، داستانی از مهنوش ریاحی

نشریه شماره ۱۱۷۰ شهروند منتشر شد.

«توی پستو»، داستانی از آذر نوری

جزیره‌ی سرگردانی، نوشته ژیلا واله

چگونه خدا مُرد، داستانی از شهناز البرزى

مورچه و شهاب سنگ

گلپا خواننده سرشناس ایران درگذشت

عرق  – داستانی از مادح نظری

دست‌های بچه‌های کثیف – مترجم: زهره واعظیان

مرگ یک کلیمی ایرانی در زندان اوین؛ میلر: او شهروند آمریکا نبود.

سیزده زندانی سیاسی منتقل شده به زندان قزلحصار، «تماس و ملاقات ممنوع» شدند

قوه قضائیه تبرئه نیلوفر حامدی و الهه محمدی از اتهام همکاری با «دولت متخاصم» را تکذیب کرد

بیش از حد به خودتان شک میکنید؟ دو ترفند ساده برای خلاص شدن از شک و تردید به خود

Shahrvand Dallas

جستجوی مطالب سایت

بی نتیجه
همه نتایج جستجو

آرشیو مطالب

ما را در فضای مجازی دنبال کنید

مرور مطالب بر اساس دسته بندی

  • آگهی
  • آمریکا
  • اخبار و گزارش
  • ادبیات
  • تجارت و کسب و کار
  • تکنولوژی
  • جهان
  • داستان
  • سرگرمی
  • سفر
  • سلامتی
  • سیاست
  • شعر
  • علم
  • غذا
  • فرهنگ
  • فیلم
  • گوناگون
  • مقالات
  • موسیقی
  • نشریه شهروند
  • نقاشی
  • هنر
  • ودیو
  • ورزش

به ما بپیوندید

برای دریافت اخبار و اطلاعات، میتوانید بسادگی در زیرعضو لیست ایمیلی ما بشوید. اگر مایل به لغو اشتراک هستید، گزینه لغو اشتراک را انتخاب کنید

برچسبهای اخیر

America (5) coronavirus (21) covid-19 (19) Law (17) video (13) آمریکا (10) آژانس (4) آگهی ویژه (9) اتحادیه‌ی اروپا (6) اعتراض (26) اعصاب و روان (5) اقتصاد (8) انقلاب (5) ایران (63) بیماری (9) جامعه (5) جمهوری اسلامی (7) جنگ (4) جهان (4) حقوق بشر (11) حقوق زنان (7) داستان (51) دفتر حقوقی (4) دکتر (5) رستوران (5) زن (5) زن-زندگی-آزادی (13) زنان (7) زندانیان (6) سرمایه‌داری (4) سلاح هسته ای (6) سلامتی (18) سیاست (50) شعر (11) قانون (14) مالیات (5) مبارزه (4) مشاور املاک (11) موسیقی (4) نقاشی (5) هنر (5) ویدیو (14) ویروس (12) کرونا (19) یوگا (4)
  • خانه
  • اخبار و گزارش
  • مقالات
  • ودیو
  • فرهنگ
  • گوناگون
  • رویدادها
  • تماس و اشتراک
  • نیازمندیها
  • آگهی ها

© 2019 مجله شهروند دالاس

بی نتیجه
همه نتایج جستجو
  • خانه
  • اخبار و گزارش
    • اخبار و گزارش
    • تجارت و کسب و کار
    • تکنولوژی
    • جهان
    • سیاست
    • علم
    • آمریکا
  • مقالات
  • ودیو
  • فرهنگ
    • فرهنگ
    • داستان
    • ادبیات
    • شعر
    • طنز
    • فیلم
    • موسیقی
    • نقاشی
    • هنر
  • گوناگون
  • رویدادها
  • تماس و اشتراک
    • تماس و اشتراک ایمیل
    • درباره شهروند
    • آرشیو مطالب
  • نیازمندیها
  • آگهی ها

© 2019 مجله شهروند دالاس